من تنها هستم اما تنها من نیستم بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین من اینجا بس دلم تنگ است
| ||
|
سلام خوبی؟؟؟؟؟؟ بدک نیستم نیمی خوشحال و نیمی ناراحت درست بعد تو بود تو رفتی یکی دیگه اومد آره با خودتم بپرسم با اخم گفتش نچ بلند گفت گیر افتادم 110 نیستشا با خنده من رفتم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا من رفتم ؟؟......چرا من رفتم ...؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو ذهنم سوال پشت سوال این نبود پس کی می تونه باشه کی می تونست باشه مشکلی داشتم نه از نظر جسمی از لحاظ طبیعی کار من نبود کار خدا بود ...... یکی منو بهوش آورد ازش ممنونم .... صبر کن تو نبودی کی بوده پس ؟؟؟؟ خنده ....صدای خنده بود ... آره صدای خنده می اومد وقتی گقتی گشنیز آره خنده بود هههههه ههه هه بالاخره بگو دیگه چند نفر بودین بی معرفتا چند نفر به یه نفر صبر کن تو نبودی پس چطوری ارتباط با من وصل شد ... یه سوال دیگه مامانم یه شماره بهم نشون داد تو نبودی پس کی بوده به من بگو کی بوده خدا حافظ .... خداحافظ منو باور کن هوا برنداشته بود که این حرفا رو زدی اونروز من کار ندارم تو بودی یا نبودی ولی به دل و فکرت ربط داشت اینو ازش سوال کن که من مستحق این چیزا نبودم در ضمن روز اولم گفتم خانواده آدم نظرشون رو می گن دخالت نمی کنن
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: غم نوشته های من دست نوشته های من نوشته های من [ سه شنبه 12 دی 1391
] [ 14:10 ] [ baya ] |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |